قدرت روحی

راه های رسیدن به آرامش و موفقیت

قدرت روحی

راه های رسیدن به آرامش و موفقیت

سلام خوش آمدید

نامه ای به برادرم-2

جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۲۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

[خدایا تو خود شاهدی که من این نامه را فقط برای هدایت کردن دیگری نمی نگارم،که خود محتاج ترم و این علی توست که فرمود «‌من نفسه نصب لناس اماما فلیبداء بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره-حکمت 73نهج البلاغه» و من نه تنها این نامه را بلکه زندگی ام را بر پایه همین حدیث برنامه ریزی کرده ام ، پس هدف من از این نامه تذکر و یاد آوری به خودم است تا شاید این تکرارها باعث نفوذ آن در ذهن و قلب من شود، زیرا که امام باقر علیه السلام در این باره می فرمایند: تَذاکُرُ العِلمِ دِراسَةٌ و الدِّراسَةُ صَلاةٌ حَسَنَةٌ : الکافى ، ج 1 ، ص 41. :گفت وگوى علمى درس است ، و درس نمازى نیکو است»‌ وپیامبر اکرم صل الله علیه وآله هم در این باره می فرمایند برای زنده شدن امر ما و برای زنده شدن قلب خودتان مذاکره علمی داشته باشید( قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ تَذَاکُرُ الْعِلْمِ بَیْنَ عِبَادِی مِمَّا تَحْیَا عَلَیْهِ الْقُلُوبُ الْمَیْتَةُ إِذَا هُمُ انْتَهَوْا فِیهِ إِلَى أَمْرِی- الکافی، ج‏1، ص: 41) ]

موضوع:

1-ریشه ، ملاک و معیار عمل ها و رفتارهایی که تا کنون انجام داده ام و انجام می دهم  چیست؟

2-ریشه ،میزان ، ملاک و معیار، عمل ها و رفتارهای من چه باید باشد(تا به رشد و سعادت من منتهی شود)؟
3-  برای محاسبه اعمالم و نمره دادن به آنها از چه میزان و شاقول و معیار و ملاک و خط کشی باید استفاده کنم؟


تبیین سوال یک:
منظور از اعمالی که در گذشته انجام داده ام و هم اکنون ادامه دارد،مثلا همین،  سر یک ساعت خاصی بیدار شدن ، طرز خاصی لباس پوشیدن «تنوع رنگ و نوع لباس طلاب قابل تأمل است» - نوع موبال
نوع وسیله نقلیه نوع سلام کردن خندیدن خوشحال شدن – ناراحت شدن-نوع دوستانی که انتخاب می کنم  – حتی نماز خواندن –اینکه بعضی وقتها انگیزه دارم – یا اینکه بعضی وقتها از بی انگیزگی ،آرزوی مرگ دارم- شهوات و همه ی  کارهایی که در یک روز می توان انجام داد ،که سبک زندگی من را تشکیل می دهد ،اینها از کجا آمده است؟؟!!

چرا  من باید از خنده فلانی خوشحال شوم از سلام نکردن دیگری ناراحت شوم، چرا قدرت «نه»‌گفتن ندارم- چرا این طرز لباس پوشیدن - چرا این طرز خوابیدن -  چرا این طرز تفریح کردن - چرا قدرت تصمیم گیری ندارم -  چرا فلان غذا را بیشتر دوست دارم - چرا فلان رنگ را - چرا  چرا  چرا  چرا

اگر این سوالات را از یک روانشانس بپرسی اینطور جواب می دهد:‌ که  همه ای اینها مربط به نوع(شخصیت)‌افراد است  

جالب این است که وقتی این سوالات را از  عامه ی مردم می پرسی اینطور جواب می دهند که :‌این چه سوالاتی است که می پرسی- اینها همه طبیعی است  -همه چایی دوست دارند - همه مطابق مد لباس پوشیدن را دوست دارند- همه چیزای خشکل را دوست دارند(چیز شامل :موبایل و ماشین و .. همچنین دختر و پسر و.. می شود) - همه شهوت رو دوست دارند - همه پول دوست دارند -  وبه خاطر فطرت معنویی که دارند نماز هم می خوانند یا کلیسا می روند (هر کسی به کیش وآیین خودش)

- اگر واقعا اینطور باشد ،‌این سوال پیش می آید که « آیا این زندگی انسانی است یا..؟» « چقدر من در تعیین این سبک زندگی ام دخیل بوده ام ؟» نکند مصداق این حدیث‌باشم: امام على علیه السلام: اَلنّاسُ نیامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهوا؛مردم در خوابند، چون بمیرند بیدار مى شوند-بحارالأنوار، ج 4، ص 43، ح 18

یا مصداق این آیه قرآن: لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ (72حجر)«به جان تو سوگند«پیامبر» که این مردم مستند و کورند»

نکند مصداق این حدیث باشم که شما دینتان را پدر و مادرتان گرفته اید و خودتان اندیشه و تعقلی نداشته اید،هر چند که فطرت همه به سمت خدا گرایی است(ابوهریره‌ نقل می‌کند که‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «کل مولود یولد علی الفطرة، فابواه یهودانه، او ینصرانه او یمجسانه، کمثل البهیمة، تنتج البهیمة هل تری فیها جدعاء»

(هر نوزادی با فطرتی سالم به دنیا می‌آید،پدر و مادرش او را به‌ یهودی، نصرانی و یا مسیحی تبدیل می‌کنند،مانند: حیوانات که‌ حیوانی را متولد می‌کند، آیا در میان آنها حیوانی را دیده‌اید که‌ گوشش بریده شده‌ باشد). بخاری ، کتاب الجنایز . فتح الباری: ۲۴۶/۳

 

واقعیت این است  که پیامبر اکرم «ص» رُک  و پوست کنده به حیوان تشبیه کرده اند کسانی را که دین خودشان را بصورت مادر زادی و وراثتی  از پدر و مادرشان گرفته اند  و خودشان هیچ تحقیق واندیشه ای نسبت به آن نداشته اند

و به همین خاطر است که امام علی علیه السلام ‍‍[با ناراحتی] این افراد را  به الاغ تشبیه کرده اند:: الْمُتَعَبِّدُ بِغَیْرِ عِلْمٍ کَحِمَارِ الطَّاحُونَةِ یَدُورُ وَ لَا یَبْرَحُ مِنْ مَکَانِهِ -تصنیف غرر الحکم و درر الکلم (125/ 2)

عبادت کننده‏ی بدون علم مثل الاغ آسیاب است که دور می‏زند، و از جای خود حرکت نمی‏کند (درجا می‏زند)

چرا حضرت این ها را به الاغ تشبیه کرده اند؟ زیرا که یک  فرد مذهبی خشک مذهب و متهجر و متعصب بی فکر، زودتر از کافر ومعاند، ریشه اسلام را خواهد زد(در زمان معاصر می توان به هیئتهای سکولار و ضد ولایت اشاره کرد-واگر به تاریخ گذشته نظر کنیم  می بینیم که خوارج هم یاران امام بودند - ابن ملجم شاگرد امام بود- زبیر از یاران و از خویشان علی «ع»‌بود)

 

توجه:‌ از آنجا که ، «چونکه صد آید نود هم پیش ماست»  وقتی ائمه حتی عبادت بدون معرفت و شناخت را اینتقدر خطر ناک و بی ارزش می دانند  پس حتما سایر اعمال و رفتار های زندگی که سبک زندگی ما را تشکیل می دهد باید با شناخت و معرفت و بصیرت همراه باشد زیرا که

العامِلُ عَلى غَیرِ بَصیرَةٍ کالسّائرِ عَلى غَیرِ (ال) طَریق ، فَلا یَزیدُهُ سُرعَةُ السَّیرِ إلاّ بُعدا . مستطرفات السرائر : 156/18.

امام صادق علیه السلام : کسى که بدون بینش و آگاهى عمل کند، چون کسى است که در بیراهه رود. او هر چه بیشتر بشتابد [از راه اصلى ]دورتر مى شود

 

پس حالا که اهمیت شناخت و معرفت وبصیرت و تعقل مشخص شددوباره سوال می کنم:

 « نقش قوی تعقل و اراده در انتخاب های من چقدر پر رنگ بوده است؟ چه ملاک و معیاری برای کارهایی که بایدانجام دهم باید داشته باشم تا به رشد و سعادت من کمک کندیا اصلا رشد و سعادت نخواستیم ،‌این عمل من باعث نابودی خودم ودیگران نشود- نکند این چیزی که من اسمش را انتخاب بر اساس اراده  وتعقل گذاشته ام ، از مصادیق تبعیت از شیطان و هوای نفس باشد{زیرا که شیطان ،‌وقتی رانده شد ،قسم خورد که مثل خون در رگ انسانها جریان خواهم یافت ،‌طوری که نداند کارهایی که می کند از طرف من است نه اراده او (‌حتی کارهای عبادی)‌}

اصل دینمان هم که ،طبق حدیثی که گذشت مال تبعیت از پدر و مادر است ..

سوال:‌

اصلا شما چی کار داری به سبک زندگی مردم؟‌اصلا چه اهمیت دارد که انسانها بر چه اساسی و ملاک و معیاری رفتار و اعمالی را انجام می دهند؟

جواب:‌ من فرض را بر این می گذارم که اصلا دینی وجود ندارد ،‌حالا می خواهم این قضیه را بصورت علمی بررسی کنم تا اهمیت زندگی با ملاک و معیار و میزان را بهتر و بیشتر بفهمیم

موضوع بحث علمی که به آن خواهم پرداخت :اثبات علمی ‌پیچیده بودن قوانین نظام هستی  و ناتوانی تمام دانشمند دنیا در کشف این قوانین پیچیده است -زیرا که طبق روایت: علم و دانش 27 حرف است. تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم تاکنون جز آن دو حرف را نشناخته‌اند. اما هنگامی که قائم ما قیام کند، 25 حرف دیگر را آشکار و در میان مردم منتشر می‌سازد و دو حرف دیگر را با آن ضمیمه می کند تا 27 حرف انتشار یابد- علامه مجلسی- . بحار الانوار -. ج 52. ص 336.

 شاید به همین خاطر است که پیامبر اکرم ص مردم را در این دنیا به افراد کور  و نابینا تشبیه کرده اند

جالب اینجاست که چون دانشمندان عاجز از کشف این قوانین نظام هستی  هستند به اتفاقاتی که می افتد و آنها دلیلی برای آن ندارند اسم «بی نظمی»‌یا«‌آشوب» می گذارند وجالب تر این است که در میان عامه مردم بعضی از اتفاقات را روی حساب تصادف یا شانس می گذارند،‌که مثلا:‌ تصادفا من فلانی را  در مسیر راهم دیدم ،یا شانس آوردم که .. در حالیکه هزاران پارامتر باید جفت و جور شود که تا دو نفر سر یک ساعت خاصی حرکت بکنند که در مسیر خاص یکدیگر را ببینند.

نظریه آشوب-بی نظمی - یا اصل پروانه:

((چندی از دانشمندان آب و هواشناسی در حال بررسی شرایط آب و هوایی در یک منطقه خاص که در آن جا آب و هوایی نسبتاً منظم و بی‌تغییر بود پرداختند. آن‌ها به مدت ۲ سال مشغول بررسی آب و هوای این منطقه بودند در سال اول پدیده‌ای مشاهده نگردید اما در پاییز سال دوم ناگهان شرایط آب و هوایی که دستگاه اندازه‌گیری آب و هوا نشان می‌داد به هم ریخت اما آثار این به هم ریختگی در آب و هوا مشاهده نگردید دانشمندان بر آن شدند که این بی‌نظمی ایجاد شده در آب و هوا و دستگاه اندازه‌گیری را به گونه توجیه کنند اما این امر میسر نشد دانشمندان ۱ سال دیگر به این شرایط ادامه داده تا به موفقیت دست یافتند و آن این بود که در آن سال به علت هجوم پرندگان به دریاچه‌ای در آن نزدیکی و پر زدن آن‌ها در فراز این دریاچه فشاری به جو آمده که این فشار باعث آن گردیده‌است که دستگاه‌های اندازه‌گیری برخلاف آن چه دیده شده ثبت کنند

 دانشمندان بر آن شدند که با استفاده از دستگاه‌هایی نبود پرندگان در فراز این دریاچه را شبیه‌سازی کرده و نتایج را بررسی کنند

آن‌ها پس از بررسی به این نتیجه رسیدند که اگر این پرندگان از آن سال به بعد به آن جا در بالای دریاچه هجوم نمی‌آوردند طوفانی بزرگ در آن منطقه شکل می‌گرفت و باعث تخریب ۱۲ هکتار از این منطقه می‌گردید در حقیقت پر زدن آن پرندگان باعث می‌شد که شرایط شکل‌گیری این طوفان پیش نیاید و در واقع مهم‌ترین اصل نظریه آشوب ایجاد گردید و آن عبارت بود از: پروانه‌ای در آفریقا بال می‌زند و باعث ایجاد گردبادی در آمریکای جنوبی می‌گردد

 این اصل بیان می‌کند که کوچک‌ترین تغییر در این جهان باعث بی‌نظمی‌های بزرگی خواهد گردید نخستین مقاله درخصوص تئوری بی نظمی توسط یکی از پیشگامان این نظریه، هواشناس و ریاضیدان امریکایی و استاد دانشگاه MIT، ادوارد لورنتس نوشته شد او در پژوهش بر روی مدلی ریاضی از آب وهوای جو زمین به معادله دیفرانسیل غیر قابل حلی برخورد نمود و برای حل این مشکل از روش های عددی به کمک رایانه سود جست . او برای انجام این کار در روزهای متوالی، نتیجه آخرین خروجی یک روز را به عنوان شرط اولیه روز بعد استفاده نمود. لورنتس در نهایت مشاهده کرد که نتیجه شبیه سازی های مختلف با شرایط اولیه یکسان با هم کاملا متفاوت است . بررسی خروجی چاپ شده رایانه نشان داد که مک بی، رایانه ای که لورنتس ازآن استفاده میکرد ٬ خروجی را تا چهار رقم اعشار گرد میکند، ازآنجا که محاسبات داخل این رایانه با شش رقم اعشار صورت میگرفت، از بین رفتن دو رقم آخر باعث چنین تاثیری شده بود؛ پس به بی‌نظمی ایجاد شده در رایانه و آب و هوا دست یافت. مقدار تغییرات در عمل گرد کردن بسیار ناچیز و نزدیک به اثر بال زدن یک پروانه است. عبارت اثر پروانه ای (Butterfly effect) را برای اولین بار ادوارد لورنتس درمقاله ی خود بکار برد این واقعیت غیر ممکن بودن پیش‌بینی آب و هوا در درازمدت را نشان می‌داد))

 

خب حال سوال من از شما برادر عزیز این است که در دنیایی به این پیچیدگی و به این نظام مندی و با وجود این همه ضعف بشری و به قول نبی اکرم «کوری بشر» آیا می توان هر کاری کرد - در این دنیای که هیچ چیز تصادف نیست آیا می توان بدون ملاک و معیار و شاخص ومیزان زندگی کرد

مثالی دیگر:
این داستان واقعی را از حجت الاسلام دکتر نخاولی شنیدم :‌ ایشان می گفتندکه من آن زمان که پزشک بودم صبح زودمن زنگ زدندکه تشریف بیارید بیمارستان یک مورد اورژانسی دارید من وقتی به بیمارستان رسیدم ، از صحنه ای که دیدم بسیار متأسف شدم چون پای جوانی را که بعلت شکستگی وخون مردگی ،سیاه شده بود باید قطع می کردم ،داستان از این قرار بود که دیشب ،جوانی را که پایش شکسته بودآورده بودند بیمارستان ولی چون دیر وقت بوده مثلا ساعت دو یا سه شب ،‌پزشک کشیک آن شب را پیدا نمی کنند که وی را عمل کند همین باعث می شود که پای جوان که بایک عمل ساده خوب می شده ، کبود شودو صبح قطع شود ،‌بعدها می فهمندکه دکتر کشیک آن شب داخل یکی از اتاق ها خواب بوده و حتی تا مدتها نفهمیده که باعث قطع پای یک نفر شده
حالا تصور کنید که بعد از قطع شدن پای این جوان چه اتفاقاتی می تواندبیافتد‌،‌ چون که این بنده خدا معلول شده و از کار افتاده ،‌پس همسرش از او طلاق می گیرد ،‌بچه های او  آواره می شوند و بدون پدر،  بزرگ می شوند و ممکن است جزء‌ارازل و اوباش شوند و کسی را بکشند و از کسی دزدی بکنند و بعد تصور کنید این ارازل و اوباش ازوداج بکنندو بچه هایشان را هم دزد و معتاد بار بیارند
.یعنی یک نسلی نابود می شود به خاطر دو ساعت خواب یک دکترکه نفهمیده چه کرده است

روایت است که :روز قیامت که می رسد ، به اندازه یک کاسه خون می گذارند جلوی شخصی میگویند تا جواب این را ندهی نمی توانی از این جا بگذری طرف می گوید : من در دنیا زورم به یک مورچه هم نمی رسید ... این خون چیست که باید بخاطرش پاسخ بدهم؟

جواب میدهند : روزی از شخصی نزد حاکم  بدگویی کردی ... چند نفر دیگر رفتند آنها هم بدگویی کردند تا حاکم وی را کشت ... این مقدار از خون او سهم بدگویی توست که اگر بدگویی نمی کردی ، بدگویی ها به حد نصاب قتل نمی رسید و حاکم او را نمی کشت

همین روایت کوتاه باعث میشود دل آدم بلرزد و ذهنش از گذشته اش آشفته شود ... در روز چقدر حرفی زدیم که دیگران را درگیر حرف هایمان کردیم؟ ... چه نگاه هایی که دلهایی را لرزانده ... دلهایی را از خدا دور کرده ... اخم هایمان ... لبخندهایمان ... وای ... چه کوله بار سنگینی را داریم از گناه به دوش می کشیم از آن طرف خیال میکنیم جزو بهترین بنده های خداییم ... توقع هم داریم تا دستمان را بردیم برای دعا بالا ... خدا حاجت هایمان را در کوتاه ترین فرصت بگذارد کف دستمان ... 

خطرناکی عمل بدون میزان و ملاک را امثال علامه قاضی ها فهمیده بودند ،ایشان  از وقتی فهمیدند که یک کلام چقدر انسان را از مسیر رشد دور می کند به مدت بیست شش سال سنگ در دهان می گذاشت که به خودش یاد آوری کند هر حرفی را نزند

توجه توجه :‌ متأسفانه بعضی از آدمهای بی ظرفیت وبی جنبه با شنیدن چنین حکایتهایی از فردای آن روز شروع می کنند به گرفتن روزه سکوت ،‌یا اینکه کلا همه ی کارهایشان را تعطیل می کنند و این دقیقا مصداق  همان بی ملاک عمل کردن است  که باعث نابودی می شود - درحالی که بایدیادمان باشد  که تغییر در تدریج است (علی(ع) می‏فرماید: «قلیلٌ مدوم علیه خیر من کثیر مملول منه؛(نهج البلاغه حکمت 444) عمل اندکی که پیوسته باشد، بهتر است از بسیاری که تو را خسته و وامانده سازد)

یاد نمی رود پنج سال پیش یکی از نوجوان های مدرسه را دیدم که دهانش پر است فکر کردم دارد چیزی می خورد بعد سوال کردم این چیه توی دهنت ، دیدم ، یک تیکه سنگ اندازه یه پاره آجر از دهنش در آورد گفت این را گذاشته ام  توی دهنم که حرف لغو نزنم ،‌خلاصه کنم این بنده خدا آخرش از حوزه رفت بیرون ، مشابهش این افراد را  زیاد دیدم که آخر کارشان یا به جنون می رسد یا به افسردگی و ..

لابد سوال می کنید چرا؟ مگر علامه قاضی این کار را نکرد؟مگر نگفتید که بدون ملاک کاری نکن؟
جواب:‌ چرا - تکرار می کنم که نباید بدون ملاک کار کرد و تأکید می کنم همانطور که نباید بدون ملاک صحبت کرد ،‌نباید هم بدون ملاک سکوت کرد ، سکوت هم ملاک و معیار خودش را داردسکوت در چه زمانی چه مکانی به چه قیمتی چه اندازه ای نسبت به چه کسی  -علامه قاضی هم بعد از چندیدن سال تمرین و زمینه سازی ،‌باملاک های خاص خودش سکوت کرد

والا آن سکوتی که منجر به افسردگی و گوشه گیری شود ، باطل است ،آن سکوتی که منجر شود به فاسد شدن دوستم که نیاز به حرف زدن من و کمک من دارد باطل است  اصلا روایت داریم بعضی جاها باید مزاح و شوخی کنید تا باعث شادی مؤمن شوید
امام باقر علیه السلام : اِنَّ اللّه َ یُحِبُّ الْمُداعِبَ فِى الْجَماعَةِ بِلا رَفَثٍ؛. خداوند کسى را که در میان جمع شوخى مى کند، به شرط آن که ناسزا نگویددوست دارد.
یا این حدیث که(رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إنّی أمزَحُ ولا أقولُ إلّا حَقّا .
شرح نهج البلاغة : 6/330.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : من مزاح مى کنم، اما جزحقّ نمى گویم.)

پیامبر عزیز بااین بیانشان حق مطلب رو ادا کرده اند ،‌ایشان نگفتند که روزه ی سکوت بگیر ،ایشان می فرمایند حتی شوخی و مزاحت هم با ملاک و معیار باشد و نیتی پشت آن خوابیده باشد مثل شادی دل مؤمنی- فهماندن مطلبی و...

این داستان فقط برای سکوت نیست حتی در مورد امر به معروف نهی از منکر هم روایات زیادی داریم که اگر بلد نیستی  ارتباط برقرار کنی،‌اگر علم و معرفت شناخت نداری اگر بصیرت نداری حق نداری امر به معروف کنی ،‌چرا؟ چون (مَن عَمِلَ عَلى غَیرِ عِلمٍ کانَ ما یُفسِدُ أکثَرَ مِمّا یُصلِحُ.  المحاسن : 1/314/621.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : کسى که بدون شناخت عمل کند، خراب کردنش بیشتر از درست کردن اوست.[1])

مثال دیگر در اهمیت دانستن میزان وملاک و معیار عمل:

در میان شهیدان کربلا عده ای هم هستندکه با وجود اینکه شهید شده اند اما اگر بصیرت داشتند اگر برای اعمالشان ملاک ومیزان و معیار می داشتند  می توانستند  ورق را برگردانند و از شهادت امام حسین علیه السلام جلو گیری کنند

از جمله ی آنها عده ای بودند که در زمان ورود حضرت مسلم به کوفه ،‌بعد از اینکه دیدند مردم مسلم را تنها گذاشتند آنها نیز پشت مسلم را خالی کردند شاید چون کار مسلم را تمام شده می پنداشتند وترجیج دادند که برای امام حسین علیه السلام در کربلا شهید شوند

گر چه این افراد نیت خوبی داشتند اما چه بسا همین ها اگر با مسلم همکاری می کردند ورق بر می گشت وامام شهید نمی شد[2]

همین طور است  در مورد  «حُر»‌ - و همین طور است در مورد قیام توابین

همه ی اینها قیام کردند و شهید شدند ،‌اما در واقع  این قیام و شهادت آنها به درد امام حسین علیه السلام نخورد

چرا ؟‌چون ملاک و میزان و معیار (وبه اصطلاح امروزی بصیرت و شناخت و معرفت و تفقه)‌ نداشتند

 

اینها همه مقدمه بود برای فهماندن اهمیت حیاتی بودن این سوالها که :
1-ریشه ، ملاک و معیار عمل ها و رفتارهایی که تا کنون انجام داده ام و انجام می دهم  چیست؟

2-ریشه ،میزان ، ملاک و معیار، عمل ها و رفتارهای من چه باید باشد(تا به رشد و سعادت من منتهی شود)؟
3-  برای محاسبه اعمالم و نمره دادن به آنها از چه میزان و شاقول و معیار و ملاک و خط کشی باید استفاده کنم؟



[1] (برای توضیحات بیشتر در این مورد به جزوه ی« جاهل بهتر است امر به‏ معروف و نهی از منکر نکند» مراجعه شود)

[2] رجوع شود به کتاب «انسان 250ساله»‌مقام معظم رهبری

  • مجید علیپورمقدم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

شما عاشق اینجا خواهید شد اگر فقط نیم ساعت آن را مرور کنید.

✅️ روانشناسی آرامش و موفقیت
✅️ هدف گذاری
✅️ مدیریت زمان
✅️ برنامه ریزی
✅️ اعتماد به نفس

طبقه بندی موضوعی