برای صعود به قله هزاران قدم صحیح لازم است،
اما برای سقوط فقط یک قدم اشتباه کافیست
پس باید سعی کنمخودم را از
- ۰ نظر
- ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۰۸
برای صعود به قله هزاران قدم صحیح لازم است،
اما برای سقوط فقط یک قدم اشتباه کافیست
پس باید سعی کنمخودم را از
چرا باید از دوست داشتنی ها آزاد شد وچرا دوست داشتن دنیا منشأ بدبختی است
حبّ الدّنیا رأس کلّ خطیئه.دوست داشتن دنیا سر همه گناهان است.
*************************
حُـبّ ٌ الشَّـیءِ یُعـمـی و یُـصِـمّ
من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین،چاپ دوم، ج 4، ص380، حدیث 5812.
علاقه به چیزی، انسان را کور و کر میکند[و قدرت درک واقعیت را از او میگیرد].
*****************
* حبّ الثّناء من النّاس یعمی و یصمّ. نهج الفصاحه
انتظار ستایش از مردم چشم را کور و گوش را کر میکند.
*******************
حبّک للشّی ء یعمی و یصمّ. نهج الفصاحه
محبتى که نسبت بچیزى دارى کور و کرت میکند.
*******************
و من عشق شیئا اعمی بصره و امرض قلبه - نهج البلاغه، خ 107 .
هر کس چیزی را دوست داشته باشد، چشمش را کور و قلبش را بیمار می کند
*****************
فاطمة الزّهراء علیها السلام :
مَنْ اصْعَدَ إلىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.
(بحار: ج 67، ص 249، ح 25)
هر کس عبادات و کارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و برکات خود را براى او تقدیر مى نماید.
امام جواد(علیه السلام) فرمودند:
التَّدْبِیرُ قَبْلَ الْعَمَلِ ، یومنک مِنَ النَّدَمِ ؛
منتهی الامال، ج ۲، ص ۲۳۰
تدبیر و برنامه ریزی(درهرکاری قبل از اقدام) انسان را از پشیمانی حفظ و نگهداری می کند.
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حُبَّک وَ حُبَّ ما تُحِبُّه وَ حُبَّ مَن یُحِبُّکَ وَ العَمَلَ َ الَّذِی ْ یُبَلِّغُنِی اِلی حُبِّکَ
وَ اجْعَل حُبَّک اَحَبَّ الاَشیاءِ اِلیَّ
المحاسن عن أبی بَکرٍ الحَضرَمیِّ: قالَ عَلقَمَةُ أخی لِأبی جَعفَرٍ علیه السلام : إنّ أبا بَکرٍ قالَ : یُقاتِلُ النّاسُ فی عَلیٍّ ، فَقالَ لی أبو جَعفَرٍ علیه السلام : إنّی أراکَ لَو سَمِعتَ إنسانا یَشتِمُ عَلیّاً فاستَطَعتَ أن تَقطَعَ أنفَهُ فَعَلْتَ . قُلتُ : نَعَم ، قالَ : فَلا تَفعَلْ . ثُمَّ قالَ : إنّی لَأَسمَعُ الرَّجُلَ یَسُبُّ عَلیّاً و أستَتِرُ مِنهُ بِالسّارِیَةِ ، فَإذا فَرَغَ أتَیتُهُ فَصافَحتُهُ . المحاسن : 1/405/918 .
المحاسن ـ به نقل از ابو بکر حضرمى ـ : برادرم علقمه به امام باقر علیه السلام عرض کرد که من مى گویم : براى على، با مردم باید جنگید . امام باقر علیه السلام به من فرمود : به نظرم اگر تو بشنوى که کسى على علیه السلام را دشنام مى دهد و بتوانى بینى اش را قطع کنى، این کار را مى کنى. عرض کردم : آرى . حضرت فرمود : امّا این کار را مکن . سپس فرمود :
من مى شنوم کسى به على ناسزا مى گوید . از او در پناه ستونى پنهان مى شوم و چون ناسزا گوییهایش تمام شد ، پیش او مى روم و با وى دست مى دهم .
امام جواد (ع) می فرمایند:
َ مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الْمَوَارِدَ أَعْیَتْهُ الْمَصَادِر-(بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۴۶۳)
ترجمه ی شخصی :
هر کسی نشناسد سرچشمه ها را{محل ورود را ، محل شروع را}{وکاری را شروع کند،سپس بفهمد که اشتباه کرده و بخواهد برگردد}، برای برگشتن و پیدا کردن محل شروع و سرچشمه،خسته و درمانده و ناتوان گردد
الحیاة / ترجمه احمد آرام، ج1، ص: 97
آنکه راه وارد شدن را نداند، در جستجوى راه ببرون رفتن درمانده گردد
ترجمه ای دیگر:
کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) إِذَا نَظَرَ إِلَى الرَّجُلِ فَأَعْجَبَهُ فَقَالَ هَلْ لَهُ حِرْفَةٌ فَإِنْ قَالُوا لَا قَالَ سَقَطَ مِنْ عَیْنِی قِیلَ وَ کَیْفَ ذَاکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا لَمْ یَکُنْ لَهُ حِرْفَةٌ یَعِیشُ بِدِینِه
هر گاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به مردى نگاه مى کرد و از او خوشش مى آمد مى پرسید: کارى دارد؟ اگر مى گفتند: نه، مى فرمود: از چشمم افتاد. پرسیدند: اى پیامبر خدا چرا چنین است؟ فرمود: براى اینکه مؤمن اگر حرفه اى نداشته باشد با دینش زندگى مى کند (و به نام دین، بار دوش این و آن مى شود)
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 100 ، ص 9 ، ح 38
برای خدا بیا!
یکی از شاگردان شیخ توصیههای ایشان به اخلاص را چنین توصیف میکند: شیخ میگفت:
« این جا (خانه شیخ) که میآیید برای خدا بیایید، اگر برای من بیایید ضرر میکنید! »
حال عجیبی داشت، مردم را به خدا دعوت میکرد، نه به خود.
براساس رهنمود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که به ابوذر فرمود:
« یا ابا ذر، لیکن لک فی کل شیء نیة صالحة، حتی فی النوم والأکل؛
ابوذر! باید در هر کاری نیتی پاک داشته باشی، حتی در خوردن و خوابیدن. »
شیخ رجبعلی خیاط به شاگردان خود مکرر تأکید میکرد که:
« همه کارها باید برای خدا باشد، حتی خوردن و خوابیدن. »
و میافزود:
« هرگاه این استکان چای را به قصد خدا بخوری، دل تو به نور الهی منور میشود، ولی اگر برای حظ نفس خوردی، همان میشود که خواسته بودی. »
شیخ رجبعلی می فرمود:
« هر سوزنی که برای غیر خدا به پارچه فرو کنم به دستم فرو میرود! »