١) نتایج اکثر تحقیقات نشان میدهد که حافظه، قابل پرورش است و میتوان با آموزشهای درست آن راپرورش داد و تقویت نمود.
- ۰ نظر
- ۲۸ خرداد ۹۸ ، ۱۲:۵۱
١) نتایج اکثر تحقیقات نشان میدهد که حافظه، قابل پرورش است و میتوان با آموزشهای درست آن راپرورش داد و تقویت نمود.
امیرالمؤمنین علیه السلام : قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یَعْلَمُهُ[۱]
در جلسه قبل روایاتی بیان شد که معیار ارزش انسان را اخلاص و علم معرّفی می کرد. روایت امروز هم تصریح دارد: ارزش هر انسان آن چیزی است که میداند. این فرمایش شبیه روایت دیگری است که در نهج البلاغه است: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُه».[۲] همچنین در فرمایش های مشابه دیگر می فرمایند: «أَلَا لَا یَسْتَحْیِیَنَّ مَنْ لَا یَعْلَمُ أَنْ یَتَعَلَّمَ فَإِنَ قِیمَةَ کُلِ امْرِئٍ مَا یَعْلَمُ».[۳] یعنی کسی که نمی داند نباید از آموختن خجالت بکشد چرا که قیمت و ارزش هرکسی به اندازه دانسته هایش می باشد. و باز فرمودند: «النَّاسُ أَبْنَاءُ مَا یُحْسِنُونَ وَ قَدْرُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُ فَتَکَلَّمُوا فِی الْعِلْمِ تَبَیَّنْ أَقْدَارُکُمْ».[۴] یعین مردم فرزندان آن چیزی هستند که می دانند پس سخن بگویید تا قدر و ارزش شما معلوم گردد.
همه روایاتی که امروز و دیروز خواندیم، به یک معنا اشاره دارند و آن این است که میزان ارزش انسان دانستههای اوست. این روایات در واقع همه شرح این آیه شریفه هستند و ریشه در این آیه دارند: «قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ»[۵]
اما سؤال اصلی اینجاست که مقصود از علمی که در آیه و روایات یاد شده آمده کدام علم است؟
اساسىترین ویژگى برخاسته از کرامت نفس ، آزاد شدن از دنیاست که رهایى از همه مصائب است . دنیا در چشم انسان صاحب کرامت کوچک و حقیر است ، پس به آن دل نمىبندد وانسان حقیر است که به سبب حقارت خویش دنیا را بزرگ مىشمارد و خود را اسیر آن مىسازد . انسان به میزانى که خرد مىشود، دنیا برایش بزرگ مى نماید و به میزانى که بزرگ مىشود، دنیا کوچک مىنماید . از امام باقر (ع) نقل شده است که :
لذتگرائی وسودگرائی در اخلاق [1]
اگر چه مذهب اصالت سود از حیث عنوان ومؤسس با لذتگرایی فرق میکند، اما واقعیت این دو را میتوان یک چیز دانست؛ زیرا وقتی گفته شود منظور از سود ونفع چیست؟ در جواب سخنی جز سخن لذتگرایان بیان نمیگردد. بنابراین، مذهب اصالت سود را باید تفسیر دیگری از مذهب اصالت لذت به حساب آورد.
آریستیپوس[2] را اولین فیلسوفی دانستهاند که لذت شخصی را به عنوان مرجع و منشأ ارزش تلقی کرده است. وی که معاصر افلاطون بوداعتقاد دارد لذت برای انسان خیر است وتنها لذت است که آدمی را به ادامه حیات وادار میسازد،اگر کامجویی ولذتبری، از انسان گرفته شود انگیزه خود را برای ادامه حیات از دست خواهد داد.
در مقاله قبل اشاره کردیم که کسانی که درباره معیار ارزش اخلاقی لذتگرا هستند در واقع مفاهیم و جملات اخلاقی را با توجه به مفهوم لذت معنا میکنند و بهطور کلی میتوان اصل بنیادین لذتگرایی را چنین صورتبندی کرد: «عمل و رفتار درست عملی است که دستکم به اندازه هر بدیل دیگری غلبه لذت بر الم را در پی داشته باشد».
انسان شناسی (Anthropology) را می توان بدین گونه تعریف کرد: دانشی که به مطالعه علمی انسان در تمامی ابعاد یا بعدی از وجود انسان می پردازد. و از آنجا که ابعاد وجودی انسان بسیار زیاد و پیچیده است حوزه کاری آن نیز بسیار وسیع می باشد و لذا انسان شناسی کوشش انسان در مطالعه و فهم خود در تمامی زمانها و تمامی مکان هاست. از این رو انسان شناسی فرهنگی یا انسان شناسی اجتماعی تنها بخشی از این کوشش است.