گام اول البته بعد از آزادی تدبر و عبرت گرفتن می باشد
توضیحات بیشتر از زبان مقام معظم رهبری
- ۰ نظر
- ۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۱۹
گام اول البته بعد از آزادی تدبر و عبرت گرفتن می باشد
توضیحات بیشتر از زبان مقام معظم رهبری
مرحوم مجلسی در جلد اول بحار، صفحهی 206 تا 209، دوازده روایت در باب عمل به غیر علم آورده است در اینجا به آفاتی چند که از آن روایات برای عمل بدون علم استفاده میشود اشاره میکنیم:
پرسش:
آیا میان عبادت و شناخت حق رابطهای وجود دارد؟ یعنی بدون شناخت حق نمیتوان خدا را عبادت کرد؟میان عبادت به معنای واقعی کلمه که همان بندگی خدای یگانه است، با شناخت حق، رابطه تنگاتنگی وجود دارد؛ زیرا عبادت فرع بر معرفت و شناخت است. عبادت بدون شناخت معنا ندارد؛ چون اولاً انسان باید معبودی را بشناسد تا در برابر او سر کُرنش و بندگی فرود آورد و در مقابل او خضوع و فروتنی نشان دهد. بنابراین، در عبادت باید حتماً شناخت باشد.
معرفت و شناخت رکن اعظم عبادت است. اگر رابطه میان شناخت حق و معبود حقیقی نباشد و عبادت بدون شناخت باشد، همانند دوندهای است که برخلاف مسیر اصلی طی مسیر کند و بهجای اینکه به مقصد نزدیک شود، از آن دور میشود؛ چنانکه در روایات نیز عمل بدون معرفت را همانند مسافری یاد کرده که خود را از راه رفتن خسته کرده، ولی به مقصد نمیرسد: «العامل بلاعلم کسایر علی غیر طریق، لایزید علی سیره، إلا بعداً»؛[11]
چرا وقتی کتاب حدیث و قرآن هست ،کتابهای استاد صفائی و شهید مطهری و دکارت و...را بخوانیم:
جواب از امام علی علیه السلام:
ارزش تنظیم و اولویت بندی سوال (که البته بعد از طرح سوال است)ـ
امام على علیه السلام :
إذا ازْدَحَمَ الجَوابُ خَفِیَ الصَّوابُ .
هرگاه پاسخ ها درهم و انبوه شود ، پاسخِ درست پوشیده ماند .
نهج البلاغه : حکمت 243
برداشت من:
وقتی سوالها تنظیم و اولویت بندی نشده باشند ،به تبع جواب ها هم مبهم و بدرد نخور و گیج کننده خواهند بود شاید بتوان حدیث زیر را هم به همین موضوع مرتبط کرد
پیامبر خدا صلى الله علیه وآله :
حُسنُ المَسألَةِ نِصفُ العِلمِ .
خوب پرسیدن ، نیمى از دانش است .
تحف العقول : 56
وشاید بتوان این حدیث را به «تحلیل سوال»ربط داد:
امام على علیه السلام :
مَن أسْرَعَ فی الجَوابِ لَم یُدرِکِ الصَّوابَ .
هر کس در جواب دادن شتاب کند ، پاسخ درست را نیابد .
غررالحکم : 8640
برداشت من: یعنی این که باید سوال را تحلیل کرد و روی آن فکر کرد نه اینکه بدون تحلیل به پاسخ آن بپردازیم
پس وظیفه مربی در وحله اول وادار کردن شخص به طرح سوال و تنظیم سوال و تحلیل سوال است نه اینکه ،به هر سوالی که متربی پرسید جواب بدهد:
امام صادق علیه السلام :
إنَّ مَن أجابَ فی کُلِّ ما یُسألُ عَنهُ لََمجنُونٌ .
هر کس به هر سؤالى که از او مىشود پاسخ دهد ، دیوانه است .
بحارالانوار : 2 / 117 / 15
امام على علیه السلام :
لا تَرُدَّ على النّاسِ کلَّ ما حَدّثوکَ ؛ فکفى بذلکَ حُمْقاً .
سعى نکن هرچه مردم براى تو میگویند ردّ کنى که براى نشان دادن حماقت همین بس است .
غررالحکم : 10251
امام على علیه السلام :
مَن أحسَنَ الاستِماعَ تَعَجَّلَ الانتِفاعَ .
هرکه خوب گوش کند ، زود بهرهمند شود .
غررالحکم : 9243
امام علی علیه السلام
«من کلفک ما لاتطیق فقد افتاک فی عصیانه»
هر که تو را به آنچه در توان و طاقت تو نیست وادار کند، در حقیقت تو را درگیر با خود کرده است.(تورا وادار به نافرمانی از خودش کرده است)
غررالحکم و درر الکلم، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى،1379، ج2، ص 46، باب الطاقه، ش1، ص 5713
ما این دو جمله را داریم :«اُنْظُرْ اِلی ما قالَ وَ لا تَنْظُرْ اِلی مَنْ قالَ» ؛نگاه کن ببین چه چیزی گفته شده ،نگاه نکن که چه کسی گفته است .این یک روایت است .روایت دیگر در ذیل این آیه «فَلْیَنْظُرِ الاِنْسانُ اِلی طَعامِهِ» ،امام باقر(ع) می فرماید :مراد از طعام «عِلْمُهُ الّذی یَاْخُذُهُ عَمَّنْ یَاْخُذُهُ» .می گوید : «عَمَّنْ: از چه کسی» ،نمی گوید :«عَمَّا:از چه چیزی؟» .یعنی نگاه کند به علمش ببیند از چه کسی می گیرد .
حالا شما می گویید :یک جا به ما گفتید :«ما قال»را نگاه کن ،جای دیگر می گوید :«مَنْ قال»شما کیست !به ذهن می آید که تناقض باشد .