گام اول سیر و سلوک تزکیه است
حرکت از تذکر و تزکیه و تعلیم آغاز مى شود و با تدبر و تفکر و تعقل، به معرفت و با معرفت به محبت و با محبت، به عمل و با عمل، به مدارج احسان و اخبات و سبقت و قرب مى رسیم.
کسى که مى خواهد راه را بیابد و به حقیقتى برسد، تنها این برایش کافى نیست که تفکراتى داشته باشد؛ گرچه تفکر زیربناى تربیت و عامل رشد است. ما مى بینیم چه بسیارند کسانى که با تفکراتى وسیع، نه تنها به حق نرسیده اند، بلکه یا مأیوس شده اند و ماندهاند و یا منحرف گردیده و رفته اند. و این هر دو دسته، کم نیستند و مشخص هم هستند.
کسى که مى خواهد به مقصد برسد باید هم راه برود و هم از راه برود و در راه شروع کند؛ وگرنه رفتنِ تنها، بدون نتیجه است.
مسئولیت و سازندگی73
{در این صورت انسان حتی اگر به دیدار خدا هم نائل شود ،تازه به درجه شیطان می رسد که با وجود این که خدا را می دید اما هوای نفسش او را از بهشت راند}
بدى هاى کوچک را کوچک مشمار؛ که میکربها، با همه ى کوچکى، اگر در جاى خود بنشینند، فیلها را و آدمها را از پاى در مى آورند.
نامه ها ی بلوغ.ص158
داستانی زیبا در همین راستا از آیت الله زر آبادی
مکاشفه شیطانی:
علی اکبر مهدیپور در کتاب «اجساد جاویدان» به نقل از آیت الله زرآبادی می نویسد:
در روزهایی که در قزوین امام جماعت بودم مدتی به سیر و سلوک پرداختم، و به قدری پیش رفتم که پرده ها از جلو چشمم برداشته شد، دیوارها در برابر من حائل نبود، وقتی که در خانه نشسته بودم، رهگذرها را در کوچه و خیابان می دیدم. روزی به من گفته شد: حال که به این مقام رسیده ای، اگر بخواهی به مدارج بالاتر و مقامات والاتر برسی، فقط یک راه دارد، و آن ترک اعمال ظاهری است.
آیت الله زرآبادی گفت: این اعمالِ ظاهری، با دلایل قطعی و براهین مسلّم شرعی به ما ثابت شده است، من هرگز تا زنده ام آنها را ترک نخواهم کرد.
گفته شد: در این صورت همه آنچه به شما داده شده، از شما سلب خواهد شد.
پاسخ داده شد: به جهنّم!
آیت الله زرآبادی می گوید: از همان لحظه، آن حالت از من سلب شد و یک فرد عادی شدم، دیگر از آن کشف و شهود خبری نبود. در آن هنگام متوجه شدم که شیطان از این اعمالِ ظاهری ما با آن همه نقصی که دارد، شدیداً در رنج و عذاب است. بنابراین تصمیم گرفتم که با تمام قدرت به اعمال مستحبی روی بیاورم و در حدّ توان چیزی از مستحبات را ترک نکنم. از فضل پروردگار در پرتو التزام به شرع مبین، حالاتی به من دست داد، که حالات پیشین در برابر آن ناچیز بود.
آیت الله زرآبادی، سالیان متمادی به تدریس پرداخت و شاگردان بسیاری پرورش داد که از جمله آنها شیخ مجتبی قزوینی، شیخ علی اکبر اللهیان تنکابنی، شیخ علی اصغر شکرنابی و سید ابوالحسن حافظیان مشهدی و شیخ هاشم قزوینی خراسانی است.
زندگی نامه آیت الله زرآبادی:
آیتالله سیدموسی زرآبادی یکی از بنیانگذاران مکتب تفکیک به شمار میرود. زرآبادی در این شهر و تهران از محضر حضرات آیات: میرزا ابوالحسن جلوه، میرزا حسن کرمانشاهی، شیخ فضلالله نوری و ... استفاده کرد و در علوم عقلی و نقلی به استادی رسید.
سید موسی در علوم غریبه یکی از استادان مسلم و متبحر بود و در مراحل تقوی و تهذیب نفس و سلوک شرعی نیز از نخبگان عصر خود به شمار میرفت، لیکن استادان و مربیان او در این زمینهها شناخته شده نیستند.
آیت الله زرآبادی به همراه میرزا مهدی اصفهانی و شیخ مجتبی قزوینی خراسانی٬ سه رکن عمده مکتب تفکیک را در سده چهاردهم هجری تشکیل میدهند.
بر اساس این مکتب که ایشان از بزرگان آن است، ناب سازی و خالص ماندن شناختهای قرآنی و فهمیدن این شناختها و معارف به دور از تأویل و مخلوط شدن با افکار و نیز بر کنار از تفسیر به رأی از اهداف آن به شمار میرود. به بیان دیگر، جریان مکتب تفکیک بر این باور است که ما کلام تعقل میخواهیم اما اصول فلسفی مانند قدم عالم، وحدت وجود و ضرورت علت و معلول را قبول نداریم. یعنی جداسازی دین از فلسفه، و نقد و تخطئه عالمانه فلسفه.
- ۹۳/۱۲/۲۷