بر اساس اهمیت کار و ظرفیت خودت انتخاب کن
يكشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ب.ظ
استاد و درس (صرف و نحو)، ص: 26 تا28.:
اگر دیدى که نیازها متفاوت و متعدد است و تو نمىتوانى بیش از یکى را برآورى، در این صورت بر اساس اهمیت کار و ظرفیت خودت انتخاب کن و ببین شدیدترین نیازها کدام است. آنگاه در هر پُستى و در هر مقامى و در هر شغلى که امکانات براى تو پیش آمد، بکوش که این نیاز را برطرف کنى که کار اصلى تو این است و شغل اساسى تو همین. حتى اگر مجبور شدى که از شغلهایت دست بکشى، بکش. مسألهى تأمین، مهم نیست؛ چونهنگامى که در این هستى به اندازهى استعدادت کوشیدى مىتوانى به اندازهى نیازت برداشت کنى که خدا رزقها را به عهده گرفته است. تو باید مهمترین نیازها و شدیدترین آنها را در نظر بگیرى که چیست؟ تو در این فرصت زندگى تا مرگ ناچار به کارى دست مىزنى. فکر کن چه کارى باید انتخاب کنى که از روى عادت و تقلید نباشد. و آنگاه کارى را با فکر انتخاب کن که بر اساس استعداهاى تو باشد. پس تو پیش از آنکه کارت را انتخاب کنى باید سرمایهات را بشناسى؛ چون اگر در خودت یک میلیارد سرمایه سراغ داشته باشى قطعا به کارهاى بزرگتر روى مىآورى و به کارهاى کوچک قانع نمىشوى.... سرمایهى تو بیش از بقال شدن و کارگر شدن و کارمند شدن است. تو مىتوانى انسان باشى و انسان بسازى، تو استعدادهایى دارى بىنهایت، پس باید کارى را شروع کنى تا بىنهایت. نه براى یک روز و دو روز و یک عمر، که عمر تو شصت سال و هفتاد سال نیست. چرا؟ چون مایههاى تو بیش از این شصت سال و هفتاد سال است. تو براى این زندگى به این همه استعداد احتیاج نداشتى. زندگى یک بزغاله بیش از غریزه فردى نمىخواهد و زندگى اجتماعى نمىخواهد، در حالى که تو گذشته از استعدادهاى بزغاله و زنبور عسل، فکر و عقل دارى، انتخاب و اختیار و اراده دارى، وجدان و فرقان هم مىتوانى داشته باشى و به نیروهاى بیشتر مىتوانى دست یابى. پس کار تو نباید محدود به یک روز و یک سال و چند سال باشد و به اندازهى کار بزغاله و زنبور. تو سرمایههایى انسانى دارى، باید اینها را هم به جریان بیندازى و نه تنها در خودت که در خلق محبوب و آفریدههاى معشوق خودت باید این کارها را ادامه بدهى؛ چون کسى که عاشق حق شد عاشق خلق مىشود؛ عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
- ۹۴/۰۷/۱۹